چگونه در محیط مدرسه تحمل و احترام به افکار دیگران و اخلاق و ادب را تمرین کنیم؟

رییس جمهور: اگر به حرف و نظر کسی خندیدیم و یا آن را مسخره کردیم، ‌یعنی تحمل نظرات و افکار دیگران را نداریم در حالی که تحمل نظر مخالف یکی از شروط اصلی ایجاد فضای مناسب برای پرورش ذهن‌های خلاق است. اگر از پاسخ و نظر متفاوت دانش‌آموز در مدرسه استقبال شد او برای بروز خلاقیتش جرأت می‌یابد و تشویق می‌شود و محیط مدرسه محیط احترام به خلاقیت، اخلاق و ادب می‌شود.
امام علی (ع) تأکید دارند که «ندانستن و سوال کردن عیب نیست و پرسیدن چه بسا که حسن است» و باید بر پایه صبر و تحمل پرسشگری را به نحو شایسته پرورش داده و به آن پاسخ مناسب دهیم که اگر محیط مدارس اینگونه شود، افرادی عالم‌تر، اندیشمندتر،‌خلاق‌تر،‌ ماهرتر و علاقمندتر به فعالیت و تلاش در جامعه تربیت خواهند شد.

بایگانی

آزادى فکر و اندیشه و انتخاب راه

يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۶، ۰۵:۱۸ ب.ظ

یکى از پیش‏فرض‌هاى گفت و گو، قبول آزادى فکر و اندیشه است. هیچ یک از طرفین گفت و گو نمى‏تواند عقاید و افکار خویش را به دیگرى تحمیل کند. در قسمتى از آیات قرآن کریم، این اصل تعقیب شده است که اساسا طبیعت اعتقادات قلبى و مسائل وجدانى به گونه‏اى است که اکراه و اجبار بر نمى‏دارد . اگر فردى به حکم اجبار و فشار، معتقدات و دستورات یک مذهب را در ظاهر بپذیرد، هرگز دلیل آن نیست که او در قلب و وجدان خویش آن را پذیرا گشته است:

«لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ»؛ در دین اکراه راه ندارد؛ چرا که راه از بیراه به روشنى آشکار شده است.

«وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُواْ مُؤْمِنِینَ»13؛ اگر پروردگارت مى‏خواست تمامى اهل زمین(بدون این ‏که اختیارى داشته باشند) ایمان مى‏آوردند، پس آیا تو مردم را به اکراه وا مى‏دارى تا این که مؤمن شوند؟!

منطق آزادى فکر و اندیشه در عملکرد و روش پیامبر اکرم و ائمه اطهار (علیهم‌السلام) وجود داشت. پیامبر اسلام با نصاراى نجران به گفت و گو پرداخت . آنان از پذیرش حق خوددارى کردند. در نهایت در مورد مباهله (درخواست از خدا براى رسوایى دروغگو) توافق نمودند.

در روایات اسلامى وارد شده است که وقتى پاى مباهله به میان آمد، نمایندگان مسیحیان نجران از پیامبر خواستند تا در این باره بیندیشند و با بزرگان خود مشورت کنند. بالاخره از اقدام به مباهله خوددارى کرده، حاضر به مصالحه شدند و شرایط ذمه را پذیرفتند.15 پذیرش شرایط ذمه و مصالحه از سوى پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) و نه اجبار آنان به اسلام یا جنگ با آنان یا مباهله و نفرین آنان، نشان‏دهنده روحیه منطقى و آزاداندیشى آن حضرت است.

سیره امام صادق (علیه‌السلام) مبتنى بر بحث و گفت و گو با گروه‏هاى غیر مذهبى؛ مثل ملحدین، مشرکین و دهریون و نیز گروه‏هایى از اهل کتاب بود. امام با این افراد، برخوردى حکیمانه همراه با حلم و صبر داشت. ادعاها و ادله آنها را با متانت و صبورى مى‏شنید و از ادله خود خصم براى رد مدعاى آنان و اثبات اعتقادات اسلامى استفاده مى‏کرد (در اصطلاح منطق به آن، «جدل‏» گفته مى‏شود). مهمترین ابزار امام صادق (علیه‌السلام) در برخورد با این گروه‏ها همان اخلاق معنوى و روحیه بردبارى و گفت و گوى مسالمت‏آمیز بود که سرانجام مخاطب را به تسلیم وادار مى‏کرد و کار به جایى مى‏رسید که زبان به ستایش و مدح امام مى‏گشود.

اگر پروردگارت مى‏خواست تمامى اهل زمین(بدون این ‏که اختیارى داشته باشند) ایمان مى‏آوردند، پس آیا تو مردم را به اکراه وا مى‏دارى تا این که مؤمن شوند؟

صدیقه کبری!